این بار بشنوید شعر رو در رو از حسین پناهی عزیز را....
رو در رو برای اعتراف به کلیسا می روم روی در روی علفهای روییده بر دیوارکهنه می ایستم و همه گناهان خودم را یکجا اعتراف می کن مبخشیده خواهم شد به یقین علفها بی واسطه با خدا سخن می گویند
شناسنامه من حسینمپناهی اممن حسینم , پناهی امخودمو می بینمخودمو می شنفمتا هستم جهان ارثیه بابامه.سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهاییاشوقتی هم نبودم مال شما.اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ...
شناسنامه من حسینمپناهی اممن حسینم , پناهی امخودمو ...
وهم کهکشانها کو زمینم؟ زمین کو وطنم؟وطن کو خانه ام؟خانه کو مادرم؟مادر کو کبوترانه ام؟...معنای این همه سکوت چیست؟من گم شده ام در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟!.... کاش هرگزآن روز از درخت انجیر پایین ن...
وهم کهکشانها کو زمینم؟ زمین کو وطنم؟وطن کو خانه ام...
کاج ها در بکر اند نیمکت کهنه باغ خاطرات دورش را در اولین بارش زمستانیاز ذهن پاک کرده است خاطره شعرهایی را که هرگز نسروده بودم خاطره آوازهایی را که هرگز نخوانده بودیکاکلبا تو بی تو همسفر سایه خویشم وبه...
کاج ها در بکر اند نیمکت کهنه باغ خاطرات دورش را در...
شما را دعوت به شنیدن شنیدن شعر زیبای دیگری از حسین پناهی با نام پیست میکنم:
پیست میزی برای کار کاری برای تخت تختی برای خواب خوابی برای جان جانی برای مرگمرگی برای یاد یادی برای سنگ این بود زندگی.... ...
شما را دعوت به شنیدن شنیدن شعر زیبای دیگری از حسین...
چشمان من شب در چشمان من است به سیاهی چشمهایم نگاه کنروز در چشمان من استبه سفیدی چشمهایم نگاه کنشب و روز در چشمان من استبه چشمهای من نگاه کنپلک اگر فرو بندم ج هانی در ظلمات فرو خواهد رفت ...
چشمان من شب در چشمان من است به سیاهی چشمهایم نگاه...
شما عزیزان علاقه مند به شعر را این بار هم به شنیدن شعر زیبای دیگری از حسین پناهی می کنم :
از شوق به هوا به ساعت نگاه میکنمحدود سه نصف شب استچشم می بندم که مبادا چشمانت را از یاد برده باشمو طبق عادت...
شما عزیزان علاقه مند به شعر را این بار هم به شنیدن...