• 8 ماه پیش

  • 728

  • 06:56
توضیحات

▨ نام شعر: شهد ِشعر (لب)

▨ شاعر: استاد شهریار

▨ با صدای: استاد شهریار

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

__________

این اجرا جز معدودترین مواردی است که می‌توان صدای شهریار را در دوران جوانی او شنید. ضمنا ذکر این نکته در امانت‌داری ضروریست که در پوستر این کار، پس‌زمینه واقعی نیست و عوض شده است

────── ♪ ──────

شبی که من مکیدم قند از آن لب

به اشکی بود شکّر خند از آن لب


کنون جانم به کف می‌پرسم از پیک

که یک پیغامِ خالی چند از آن لب؟


سخن گر نرخِ جان، پس با چه چیزی؟

تو سودا می‌کنی سوگند از آن لب


دهن بگشا و چندین تشنه کامم

خدا را ای پری مپسند از آن لب


زمستان می‌کند موی سپیدم

بگو تا برفم آید بند از آن لب


توانم در غمت جان کند، امّا

کجا دل می‌توانم کند از آن لب؟


شبی با هم غزل خواندیم و گُل‌قند

مذاقِ جانِ من آکند از آن لب


دُر افشاند از غزل با من ولیکن

به جانم آتشی افکند از آن لب


کنون در باغِ طبعم شاخِ هر گل

به پیری می‌خورد پیوند از آن لب


گدای عشقم و چون غنچه، دامن

به زر پیچیده، دولتمند از آن لب


بخند و گُل بگو، گُل بشنو، ای دل

که دارم یادگار این پند از آن لب


غزل از هر لبی زیباست، امّا

دلاویز افتد و دلبند از آن لب


به هم مانند شیرینان، ولیکن

مرا شهدی است بی‌مانند از آن لب


به چین گر نافه می‌پیچند از آن زلف

به ماچین غنچه می‌چینند از آن لب


به ضعف و غش فتادم زرد و رنجور

به بالینم رسان گُل‌قند از آن لب

 سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار



با صدای
شهریار
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز