زمانی که اولین حس خوب رو ازت گرفتم
دلم میخاست به سبک خودم خاطره سازی روباهات انجام بدم
دلم میخاست توی تنهایی خودم باهات زندگی بسازم
میدونی چرا؟
چون اونقدر ازت حس زندگی گرفته بودم که دلم میخاست هر صدا و نوشته ای ازت میبینم و میشنوم برای خودم نگه دارم و بارها و بارها گشنم شد
بخورمشون
این خوردن ینی بلعیدن روحت و حالا که به اینجای زندگی دو نفره رسیدیم ، اونقدر حس خوشبختی دارم که قابلیت توصیف نداره
زمانی که ادم از انجام یه موضوعی به ناامیدی محض که میرسه و بعد سالها به نوعی اتفاق میوفته که حتی توی تخیلش هم نتونسته تصور کنه
میدونی چه حسی پیدا میکنه
یه حس ناب
یه حس خاص
یه حس جدید که فقط میخام تا اخر عمرم مراقبش باشم تا بهتر از قبل و بهتر از هر تصوری بشه
آخه نابه
ادم حواسش به ناب نباشه به چی باید باشه پس
هوم
وقتی میبینم برای چه اتفاقای زندگی من اینطوری ذوق میکنی ، توی دلم شیرین ترین حس قل قل میکنه
افسانه شخصیم تو واقعا افسانه ای رو به واقعیت رسوندی که فقط توی افسانه ها میشه ساخت و این خود معجزه هست
بمونی برام
اولین نفر کامنت بزار
مخ کره چپی
اصطلاح یه خاندان در مورد ادمیه...
مغرور شدن از داشتن یک نفر
غرور رو از این ...
تصمیم گرفتی بجای ده تا پیام ، همرو توی یکی بنوی...
اینکه یه نفر از من ناامید نشه و در ب...
توی این دنیای به این بزرگی فکر میکنن مردا به تر...
میگن ادم باید اول خودش رو باید دوست داشته باشه....
انگیزه
بنظرم کلیدی ترین کلمه زندگی برای ا...
روزایی هست که ادم بی حوصله هست
روزایی هس...
خیلی خیلی خوشحالم که نمیخوری
خیلییییی زیا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است