سلام، من هدیه کازرونی، توی این اپیزود داستان علاءالدین و آشناییاش با جادوگر بدجنسی رو میگم که باعث شد علاءالدین توی یه چاه عمیق با غول چراغ جادو ملاقات کنه. غول چراغ جادو قراره آرزوهای علاءالدین رو برآورده کنه و از چاه بیرون بیاردش، اما چون یه کمی پیر و خسته شده، علاءالدین و خودش رو توی کمد اتاق شما ظاهر میکنه... حالا با هم ادامهی این داستان رو با صدای بچههایی که در کمدشون رو باز کردن و علاءالدین و غول رو پیدا کردن میشنویم.
اگر تو هم کمتر از 16 سالته و دوست داری توی میوکست داستانت رو بخونی به تلگرام این شماره پیام بده: 09010116768 و بنویس: میووو
اولین نفر کامنت بزار
من، هدیه کازرونی، تو این اپیزود براتون قصهی آل...
من، هدیه کازرونی، تو این اپیزود براتون قصهی آل...
من، هدیه کازرونی، تو این اپیزود براتون قصهی آل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است