رهبری تراکنشی معامله عملکرد و پاداش؛ مزایا، معایب و سه اصل کلیدی وبر و باس

«سلام! من حسین علی‌محمدی هستم؛ پژوهشگر و نویسنده در دنیای رهبری استراتژیک و بنیان‌گذار برند چیرگی در رهبری. اینجا قراره با هم وارد یکی از پروژه‌های چهارگانه‌ی چیرگی بشیم. چیزی که می‌شنوید، بخشی از فصل یازدهم کتاب چیرگی بر سبک‌های رهبری با عنوان «سبک رهبری تراکنشی: شفافیت، نظارت، عملکرد و راهکاری برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت» هست؛ کتابی که به‌زودی توسط انتشارات چاپ و نشر بازرگانی منتشر میشه.»

برنارد باس: «رهبران تراکنشی زمانی مؤثرند که مسیر دستیابی به اهداف روشن باشد و عملکرد به‌سادگی قابل‌اندازه‌گیری باشد. آن‌ها کشتی را در مسیر نگه می‌دارند.»

در دنیای ورزش حرفه‌ای، ورزشکاران اغلب قراردادهایی را امضا می کنند که به‌وضوح انتظارات عملکرد و غرامت مربوطه را مشخص می‌کند. این مبادله عملکرد با پاداش، نمونه کلاسیکی از رهبری معاملاتی است. این سبک رهبری بر تعیین اهداف روشن، ایجاد استانداردهای عملکرد و ارائه پاداش یا تنبیه بر اساس اینکه آیا این استانداردها برآورده شده‌اند، تمرکز دارد. این یک رویکرد ساده است که می‌تواند در زمینه‌های خاص بسیار مؤثر باشد. بااین‌حال، رهبری معاملاتی ممکن است برای همه موقعیت‌ها مناسب نباشد، به‌ویژه موقعیت‌هایی که نیاز به خلاقیت، نوآوری یا درجه بالایی از انگیزه درونی دارند

«خب، این فقط یه تیکه از مسیر چهارگانه‌ی چیرگی در رهبری بود. هدف من اینه که بهتون کمک کنم نه فقط رهبر تیم یا سازمانتون، بلکه رهبر آینده‌ای تمدن‌ساز باشید. من حسین علی‌محمدی هستم و اینجا صدای چیرگی در رهبری رو می‌شنوید؛ جایی که با هم رهبری رو از سطح فردی تا تمدنی دوباره معنا می‌کنیم.»