Hafez Artistry - هنر حافظ

2020 Hafez
    6
    میانگین پخش
    274
    تعداد پخش
    2
    دنبال کننده
    رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند من ارچه در نظر یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند چو پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد...

    رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

    43:05
    • 13

    • 1 ماه پیش
    43:05
    حال خونین‌دلان که گوید باز؟ وز فلک خون خم که جوید باز؟ جز فلاطون خم‌نشین شراب سرّ حکمت به ما که گوید باز؟ شرمش از چشم می‌پرستان باد نرگس مست اگر بروید باز هرکه چون لاله کاسه‌گردان بود زین ...
    حال خونین‌دلان که گوید باز؟ وز فلک خون خم که...
    34:51
    • 1

    • 2 ماه پیش
    34:51
    دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسلۀ موی تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت باز مشتاق کمان‌خانۀ ابروی تو بود هم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌داد ور نه در کس نرسیدیم ک...

    دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود

    ...
    34:23
    • 1

    • 3 ماه پیش
    34:23
    صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست نرنجیم، ولی هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت گر طمع داری از آن جامِ مُرَصَّع می لعل درّ و یاقوت...

    صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت

    33:26
    • 3

    • 1 سال پیش
    33:26
    خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟ چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است؟ جانا به حاجتی که تو را هست با خدای کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاه حسن، خدا را، بسوختیم آخر سؤال کن که ...

    خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟...

    40:12
    • 5

    • 1 سال پیش
    40:12
    منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن به می‌پرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقتِ ما کافریس...

    منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن

    ...
    38:20
    • 7

    • 1 سال پیش
    38:20
    چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه‌ای دلبرا، خطا اینجاست سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آید تبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست در اندرون من خسته‌دل ندانم کیست که من خموشم و او در ...

    چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

    46:10
    • 3

    • 1 سال پیش
    46:10
    حجاب چهرهٔ جان می‌شود غبارِ تنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست روم به گلشنِ رضوان، که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم دریغ و درد که غافل ز ...

    حجاب چهرهٔ جان می‌شود غبارِ تنم

    خو...

    28:04
    • 4

    • 1 سال پیش
    28:04
    دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند؟ پنهان خورید باده که تکفیر می‌کنند ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق می‌بَرند منع جوان و سرزنش پیر می‌کنند جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اِ...

    دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند؟

    ...
    35:42
    • 5

    • 2 سال پیش
    35:42
    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشعهٔ پرتوِ ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم داد...

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

    وان...

    32:18
    • 3

    • 3 سال پیش
    32:18
    حاشا که من به موسم گل ترک می کنم من لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت یک چند نیز خدمت معشوق و م...

    حاشا که من به موسم گل ترک می کنم

    م...

    23:33
    • 3

    • 3 سال پیش
    23:33
    رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست؟ فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید؟ ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز که گرد عارض بستان خط بنفشه...

    رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید

    ...

    30:58
    • 4

    • 3 سال پیش
    30:58
    یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد  به وداعی دل غم‌دیدۀ ما شاد نکرد آن جوان‌بخت که می‌زد رقم خیر و قبول بندۀ پیر ندانم ز چه آزاد نکرد کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک رهنمونیم به پای علم د...

    یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد

    <...
    30:20
    • 4

    • 3 سال پیش
    30:20
    یا رب این شمع دل‌افروز ز کاشانۀ کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانۀ کیست حالیا خانه‌برانداز دل و دین من است تا هم‌آغوش که می‌باشد و همخانۀ کیست بادۀ لعل لبش — کز لب من دور مباد — راح روح که و ...

    یا رب این شمع دل‌افروز ز کاشانۀ کیست

    ...
    21:21
    • 3

    • 4 سال پیش
    21:21
    طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من گرچه سخن همی‌ برد قصۀ من به هر طرف از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد وه که در این خیال کج ...

    طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف

    ...

    26:19
    • 4

    • 4 سال پیش
    26:19
    زان یار دلنوازم شکری‌ست با شکایت گر نکته‌دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت رندان تشنه لب را جامی نمی‌دهد کس گویی ولی‌شناسان رفتند ...

    زان یار دلنوازم شکری‌ست با شکایت

    گ...

    34:40
    • 5

    • 4 سال پیش
    34:40
    ای پیک راستان خبر سرو ما بگو احوال گل به بلبل دستان سرا بگو بر این فقیر قصۀ آن محتشم بخوان با این گدا حکایت آن پادشا بگو ما محرمان خلوت انسیم غم مخور با یار آشنا سخن آشنا بگو بر هم چو می‌زد...

    ای پیک راستان خبر سرو ما بگو

    احوال...

    31:02
    • 4

    • 4 سال پیش
    31:02
    حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت ...

    حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

    آری ...

    29:36
    • 8

    • 4 سال پیش
    29:36
    ساقی بیار باده که ماه صیام رفت درده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم عمری که بی حضور صراحی و جام رفت مستم کن آن‌چنان که ندانم ز بی‌خودی در عرصۀ خیال که آمد کدام رفت ...

    ساقی بیار باده که ماه صیام رفت

    درد...

    32:22
    • 12

    • 4 سال پیش
    32:22
    بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کن و سرحلقۀ رندان جه...

    بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

    وی...

    23:14
    • 10

    • 4 سال پیش
    23:14
    هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده می‌دارد وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان...

    هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

    گرم...

    28:29
    • 6

    • 4 سال پیش
    28:29
    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد این تطاول که کشید از غم هجران بلبل تا سراپردۀ گل نعره زنان خوا...

    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

    عالم...

    27:04
    • 6

    • 4 سال پیش
    27:04
    صبا به تهنیت پیر می‌فروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد هوا مسیح‌نفس گشت و باد نافه‌گشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش ...

    صبا به تهنیت پیر می‌فروش آمد

    که مو...

    24:35
    • 6

    • 4 سال پیش
    24:35
    سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گر...

    سحرم دولت بیدار به بالین آمد

    گفت ب...

    27:47
    • 9

    • 4 سال پیش
    27:47
    خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان ...

    خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم

    29:22
    • 8

    • 4 سال پیش
    29:22
    زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینۀ...

    زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

    ...
    27:22
    • 5

    • 4 سال پیش
    27:22
    زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست راه هزار چاره‌گر از چار سو ببست تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافه‌ای و در آرزو ببست شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو ابرو نمود و جلوه‌گری کرد و رو ...

    زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست

    ر...

    23:38
    • 5

    • 4 سال پیش
    23:38
    روشنی طلعت تو ماه ندارد پیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشۀ ابروی توست منزل جانم خوش‌تر از این گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من آینه دانی که تاب آه ندارد شوخی نرگس نگر که پیش تو بش...

    روشنی طلعت تو ماه ندارد

    پیش تو گل ...

    27:10
    • 4

    • 4 سال پیش
    27:10
    طفیل هستی عشق‌اند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری بکوش خواجه و از عشق بی‌نصیب نباش  که بنده را نخرد کس به عیب بی‌هنری می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند به عذر نیم‌شبی کوش و گریۀ سحری تو ...

    طفیل هستی عشق‌اند آدمی و پری

    ارادت...

    35:17
    • 13

    • 4 سال پیش
    35:17
    رواق منظر چشم من آشیانۀ توست کرم نما و فرود آ که خانه خانۀ توست به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه‌های عجب زیر دام و دانۀ توست دلت به وصل گل ای بلبل سحر خوش باد که در چمن همه گلبانگ عا...

    رواق منظر چشم من آشیانۀ توست

    کرم ن...

    23:46
    • 11

    • 4 سال پیش
    23:46
    راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ما را ز منع عقل مترسان و می بیار کان شحنه در ولایت ...

    راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

    21:20
    • 5

    • 4 سال پیش
    21:20
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا تفقدی نکند طوطی شکرخا را غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را به خل...

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

    که ...

    24:31
    • 4

    • 4 سال پیش
    24:31
    سمن‌بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پری‌رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیز...

    سمن‌بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

    ...
    24:45
    • 6

    • 4 سال پیش
    24:45
    سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت صعب روزی بو...

    سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

    <...
    37:20
    • 8

    • 5 سال پیش
    37:20
    دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد شب تنهایی‌ام در قصد جان بود خیالش لطف‌های بی‌کران کرد چرا چون لاله خونین‌دل نباشم که با ما نرگس او سر گران کرد که را گویم که...

    دل از من برد و روی از من نهان کرد

    ...

    16:58
    • 3

    • 5 سال پیش
    16:58
    ما درس سحر در ره میخانه نهادیم محصول دعا در ره جانانه نهادیم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم د...

    ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

    محص...

    19:00
    • 5

    • 5 سال پیش
    19:00
    گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایۀ آن سرو چمان ما را بس من و هم‌صحبتی اهل ریا؟ دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان م...

    گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس

    زین...

    15:21
    • 5

    • 5 سال پیش
    15:21
    بنال بلبل اگر با منت سر یاری است که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاری است در آن زمین که نسیمی وزد ز طرۀ دوست چه جای دم زدن از نافه‌های تاتاری است بیار باده که رنگین کنیم جامۀ زرق که مست جام غرو...

    بنال بلبل اگر با منت سر یاری است

    ک...

    23:11
    • 6

    • 5 سال پیش
    23:11
    دوش رفتم به در میکده خواب آلوده خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده آمد افسوس‌کنان مغبچۀ باده‌فروش گفت بیدار شو ای رهرو خواب‌آلوده شست‌وشویی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آل...

    دوش رفتم به در میکده خواب آلوده

    خر...

    23:21
    • 6

    • 5 سال پیش
    23:21
    خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد فریب چشم تو صد فتنه ...

    خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت

    23:32
    • 1

    • 5 سال پیش
    23:32
    جز آستان توام در جهان پناهی نیست سر مرا به جز این در حواله‌گاهی نیست عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم که تیغ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست چرا ز کوی خرابات روی برتابم کز این بهم به جهان هیچ رس...

    جز آستان توام در جهان پناهی نیست

    س...

    16:44
    • 2

    • 5 سال پیش
    16:44
    کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست روی تو مگر آینه لطف الهیست حقا که چنین است و در این ...

    کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست

    23:44
    • 6

    • 5 سال پیش
    23:44
    فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آب...

    فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم

    ب...

    17:28
    • 6

    • 5 سال پیش
    17:28
    سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان که من این خانه به سودا...

    سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم

    تا به...

    20:05
    • 7

    • 5 سال پیش
    20:05
    دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم نیست در کس کرم و وقت طرب می‌گذرد چاره آن است که سجاده به می بفروشیم خوش هوایی‌ست فرح‌بخش خدایا بفرست نازنینی که به رو...

    دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم

    ...
    13:01
    • 3

    • 5 سال پیش
    13:01
    یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غم‌دیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن چتر گل در س...

    یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور

    ...
    22:02
    • 5

    • 5 سال پیش
    22:02
    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد قدّ خمیدۀ ما سهلت نماید اما بر چشم دشمنان تیر از این کم...

    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد

    ...

    20:12
    • 5

    • 5 سال پیش
    20:12
    دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد آنچه سعی است من اندر طلبت بنمایم این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست به فسوسی که کند خ...

    دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد

    ...

    15:17
    • 4

    • 5 سال پیش
    15:17
    زاهد خلوت‌نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و ...

    زاهد خلوت‌نشین دوش به میخانه شد

    از...

    13:25
    • 5

    • 5 سال پیش
    13:25
    سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گم‌شدگان لب دریا می‌کرد مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو به تأیید نظر حل معما ...

    سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد

    ...

    20:10
    • 7

    • 5 سال پیش
    20:10
    shenoto-ads
    shenoto-ads