اولین نفر کامنت بزار
یاس در جوابم گفت: تو که میدونی من زیبایی رو خیل...
درخواست او که انگار پسرم بود...
جورابای نازک رنگ پا برای فرزانه
بیایید فکر کنیم اسمش پری بود...
سولماز مددجوی آذری زبان و خوش صدای آسایشگاه
داستان آشنایی و دوستی من با صبا، دختر ویلچیر نش...
داستان ارسطو، مردی که عاشق بود و رفت...
داستان سوم، داستان فرشته ...
با دنبال کرد...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است