• 3 ماه پیش

  • 47

  • 18:02

اپیزود سوم، |فراموشی|

هایکو
0
توضیحات

.

.

.

|داشتم فکر می‌کردم. خیلی فکر می‌کردم. خیلی زیاد فکر می‌کردم. به آن روز. به آن شب. به آن لحظه. چه شد؟ آن لحظه چه کسی دستم را گرفت؟ آن لحظه چه کسی روبه‌رویم ایستاده بود؟ آن شب... آن شب تو بودی یا .. این صدای چیست؟...

*«می‌دانی

آدم وقتی از علت حادثه خبر ندارد گیج می‌خورد.

برای خودش دلیل می‌تراشد و چون از دلیل‌هایش مطمئن نیست آرام نمی‌شود؛ اما حواست باشد گاهی وقت‌ها علت واقعی دردآور تر از همه‌ی قصه‌هایی است که برای خودت سرهم کرده‌ای،

طاقتش را داری؟»* |


*قسمتی از کتاب مثلث‌های موازی/ مژده سالارکیا


با صدای
ن.الف

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads