مادرم زینت نام دارد .
او زنی زیبا اَست. او زنی تمیز اَست.
ساناز دیروز آمد. او در تبریز بود.
او با سوزن رو میزی میدوزد.
امیر نیز میزی زیبا می سازد.
مادر سبزی را در آب می ریزد.
اولین نفر کامنت بزار
آزاد _زود _روز _سوز _ریز _اسباب بازی
<...نیما ایرانی است. ایرانی با ایمان است.
ای...
ما ایران را دوست داریم .
آسمان ابری بود. ...
ایران_ایرانی_ایست_بیست_دیر
دوستی_دوربین_آ...
او در باران آرام آرام آمد.
او سردرد دارد....
دانا_بادبان_دندان_درمان_آبادان
دربان_تن_ن...
او سردرد دارد.او تب دارد .
برادرم آرام آر...
سارا در دست سبد دارد.او در سبد توت دارد .
را_رَ_رو
آر_اَر_اور
رب_رد_در_تر_سر<...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است