• 1 ماه پیش

  • 42

  • 09:56

جودی ج5ق4

کودک خوب
0
توضیحات

شب هشتم

ارش جونی ، دلم برای شنیدن این خاستن تنگ شده

هر روز که میگذره به خودم میگم آخیش که تونستم پیدات کنم

آخیش که مال خودمی و توی این دنیای به این بزرگی شانس اینو داشتم که عاشق یه عشق معرکه بشم که خیلی خیلی جذابه

همیشه دلم میخواست عاشق بشم ولی به خودم اگه بشه چه خوب میشه!

بعدش از خودم میپرسیدم خب چطوری میشه که من توی این حس گیر کنم و با دل و جونم بخامش

امروز که مادرم از دهات برگشت حس کردم خیلی پیر و فرتوت شده. خستگی زندگی توی جونش داد و بیداد میکرد. بعدش به خودم و خودت فکر کردم من و تو هم روزی باهم پیر میشیم و همیشه در کنار همیم و این بهم حس خوشایندی داد.

دلم برات خیلی تنگ شده همراه زندگیم


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads