توضیحات
بخندید تموز بر سرخ سیبهمیکرد با بار و برگش عتیبکه آن دسته گل بوقت بهاربمستی همیداشتی درکنارهمی باد شرم آمد از رنگ اویهمی یاد یار آمد از چنگ اویچه کردی که بودت خریدار آنکجا یافتی تیز بازار آنعقیق و زبرجد که دادت بهمز بار گران شاخ تو هم بخمهمانا که گل را بها خواستیبدان رنگ رخ را بیاراستیهمی رنگ شرم آید از گردنتهمی مشک بوید ز پیراهنتمگر جامه از مشتری بستدیبه لوئلؤ بر از خون نقط برزدیزبرجدت برگست و چرمت بنفشسرت برتر از کاویانی درفشبپیرایه زرد وسرخ وسپیدمرا کردی از برگ گل ناامیدنگارا بهارا کجا رفتهایکه آرایش باغ بنهفتهایهمی مهرگان بوید از باد توبجام میاندر کنم یاد توچورنگت شود سبز بستایمتچو دیهیم هرمز بیارایمتکه امروز تیزست بازار مننبینی پس از مرگ آثار من