500 روز سامر

Arsen
3
میانگین پخش
17
تعداد پخش
1
دنبال کننده
  • 5

  • 1 ماه پیش
تورو هرگز فراموش نمیکنم سامر......خدانگهدار....

تورو هرگز فراموش نمیکنم سامر......خدانگهدار.

03:50
  • 5

  • 1 ماه پیش
03:50
  • 3

  • 1 ماه پیش
پانصد روز گذشت...پانصد روزی که هرکدوم مثل فصلِ کوچیکی بودن.از اولین خنده‌ای که شبیهِ روشن شدن چراغای شهر بود،تا آخرین شبی که پنجره‌هام تاریک موندن و هیچ صدایی نیومد.می‌دونی...وقتی ازت دور بودم، همون ت...

پانصد روز گذشت...

پانصد روزی که هرکدوم مث...

04:27
  • 3

  • 1 ماه پیش
04:27
  • 2

  • 1 ماه پیش
آخرین غروب رو هیچ‌وقت یادم نمیره...اون روز انگار خورشید می‌خواست همه‌ی رازهای ناگفته رو فاش کنه.من هیچوقت چشماتو درست ندیدم...هیچوقت نفهمیدم پشت سکوت‌هات چی پنهونه....

آخرین غروب رو هیچ‌وقت یادم نمیره...

اون ر...

04:20
  • 2

  • 1 ماه پیش
04:20
  • 3

  • 1 ماه پیش
تابستون با تو شبیهِ شعری ناتموم بود.نسیمی که موهاتو می‌رقصوند،آفتابی که وقتی می‌خندیدی،رنگ تازه می‌گرفت.من هنوز یادمه...اون روزایی که تو فقط نگاه می‌کردی و چیزی نمی‌گفتی.حرف نزدنت، بلندتر از هر اعتراف...

تابستون با تو شبیهِ شعری ناتموم بود.

نسیم...

04:04
  • 3

  • 1 ماه پیش
04:04
  • 2

  • 1 ماه پیش
خونه پر از پنجره است ، اما شب ها هیچ‌کدوم روشن نمی‌شن.حتی وقتی چراغا روشنه، باز هم خونه تاریکه… چون کسی نیست. اونی که باید نیست...

خونه پر از پنجره است ، اما شب ها هیچ‌کدوم روشن ...

03:46
  • 2

  • 1 ماه پیش
03:46
  • 1

  • 1 ماه پیش
ون تابستون، هوا بوی دریا می‌داد.شب‌ها که نسیم می‌وزید، انگار ستاره‌ها هم به خاطر لبخند تو روشن‌تر می‌سوختن.تو فکر می‌کنی تابستون فقط با من زنده بود.اما واقعیت اینه که اون خنده‌ها از جنس من نبودن، از ج...

ون تابستون، هوا بوی دریا می‌داد.

شب‌ها که...

04:30
  • 1

  • 1 ماه پیش
04:30
  • 1

  • 1 ماه پیش
«اولین بار که دیدمت...یه لحظه بیشتر طول نکشید.ولی همون لحظه، همه‌چی کند شد...انگار دنیا، برای چند ثانیه، ایستاد.»...

«اولین بار که دیدمت...

یه لحظه بیشتر طول ...

03:35
  • 1

  • 1 ماه پیش
03:35
shenoto-ads
shenoto-ads